شکلات غم
شکلات غم

غم هم اگر ترکم کند تنهای تنها میشوم...!


زمزمه های غمگین من (آخرین متن)

 خدایا

من که اینگونه نبودم

چه شده مرا؟

یادت می آید خدا..

کلاس پنجم بودم که تازه با غرور آشنایم کرده بودی

تازه خود را یک انسان میدانستم و احساس بزرگی میکردم، از چیزی غمگین بودم به حمام میرفتم و زیر دوش هق هق گریه سر میدادم تا کسی متوجه گریه ام نشود

خوشی زندگی را چشیدم ولی کم، انصاف نیست بگویم فقط سختی برایم تقدیر زدی

از آن موقع تا به حال وقته دلتنگی یا در حمام گریستم یا زیر پتو هق هق سر داده ام

اما...

اکنون دیگر بی اختیار هوای اشک میکنم 

مادرم برو ، با پدر به خانه خواهرم بروید 

بروید به او سری بزنید

بروید که میخواهم با صدای باز ضجه کنم، اشک بریزم برای خودم که چنین شده ام...

آری چشم من خون گریه کن

گریه کن تا بدانی هرآنچه را خواست نمی توان داشت

....

....

....

رفتند؟

آری رفتند

در خانه چه سکوتی به پاست

من هستم و یاده تو 

آآآآآآه خدایااااااااااااااا

میشنوی؟

خسته ام از این کلاس رقصیدن به ساز دنیا

خسته ام مرا دریاب

فقط آغوش تو آرامم میکند

روی تختم دراز شده ام و دل نوشته هایم را برایت صادقانه با اشک پاک مینویسم خدایا، پس خوب بخوان

خوب بخوان ای خالق عشق

دل پری دارم ولی آموختم که همه را بازگو نکنم

در دنیایی که احساس را به مضحکه میگیرند و دلتنگی را گناه محسوب میکنند و برایش حکم بی مهری و بی تفاوتی صادر میکنند نمیخواهم بمانم

خدایا این دنیای تو نیست

میخواهم به دنیای تو بیایم

دنیایی که یک نفر از جنس خودم نیست را نمیخواهم

دنیایی که سرارش را غرور گرفته نمیخواهم

من قدرت نداشتم تو که قادر مطلق هستی بعد از من بفهمان به آنانی که دنیایت را نفهمیدن و مهم ترین نعمت تو را )عشق و احساس( نادیده گرفتن

به آنان بگو که شکستن یک عاشقبزرگترین جرم است

بگو من از آه خود گذشتم و آرزویم شادی اوست، ولی آیا یارب تو از آه خود میگذری...؟

پس به آنان بگو آه تو گریبان گیرشان است... بگو سلام مرا به وجدانشان برسانند

خدایاااااااااااااااااااااااا

فریااااااااااااااااااااااد میزنم

خسته ام... خسته

همه نگاهم به احساسم بود... آن را هم شکستند و ندیدند پس دیگر چیزی بدای از دست دادن ندارم

مرا به آغوش خود دعوت کن خدایا

که سخت محتاج محبت بی منتت هستم

دلم میخواد در این تنهایی یک بار دگر زیر دوش بروم و آنجا فریاد کنم

خدایا من از حق خویش گذشتم ولی تنها نفرینم این است آنکه مرا له و خسته کرد به درد من گرفتار شود تا بداند برای من شوخی نبود، دروغ نبود، بازی نبود

عشق بود...



نظرات شما عزیزان:

مرجاان
ساعت22:21---20 آذر 1391
سلاااام مژگاان جوونممم.خیلی قشنگگگ بوددد.جملاات ساده ولی در عین حااال زیبا و دلنشین.خسته نباشی گلممم

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





دو شنبه 20 آذر 1391برچسب:,

  توسط مژگان  |
 

 



بعضی چیزها رو "باید" بنویسم نه برای اینکه همه بخونن و بگن "عالیه" برای اینکه خفه نشم. همین...
maloosak8@yahoo.com


 

 

 زمزمه های غمگین من (آخرین متن)
 ...
 اگه عاشقی بخون تا ...
 دلتنگم خدایا...
 دل فقط دل تو...
 این روزها
 قیمت دارد
 برگ برنده
 سوخته ای
 خلاف جاده
 سخت است
 سوختن
 عشق...
 تنهایی!
 داغ...
 ...!

 

آذر 1391

 

مژگان

 


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان با هم... و آدرس mojoo.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





عاشقانه های من (امیر)
دهکده نامه های عاشقانه (مصطفی)
رفت...برای همیشه...رفت... (شادی)
دختر و پسر (حامد . محسن)
نم نم باران (محیا.مبینا.آریانا)
پینت بال (حمید)
خودت ببین
از تنهایی در بیا...
love for (سعید)
دنیای رنگارنگ (مرجان)
ساعت رومیزی ایینه ای
رقص نور لیزری موزیک

 

حمل و ترخیص خرده بار از چین
حمل و ترخیص چین
شوری سنج اکواریوم
مستر قلیون
یکانسر
آی کیو مگ

 

RSS 2.0
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 21
بازدید هفته : 25
بازدید ماه : 1
بازدید کل : 2776
تعداد مطالب : 16
تعداد نظرات : 10
تعداد آنلاین : 1